سلام ای غروب غریبانه ی دل
من آن مجنون تنهای غریبم
که از سهم دو دستت بی نصیبم
به دل گفتم که روزی خواهی آمد
و دل می داند او را می فریبم
نه چتر داشتی
نه روزنامه
نه چمدان که عاشقت شدم......
از کجا باید می دانستم مسافری؟؟؟!!
خداحافظ تو ای همپای شب های غزل خوانی
خداحافظ به پایان آمد این دیدار پنهانی
خداحافظ بدون تو گمان کردی که می مانم؟
خداحافظ بدون من یقین دارم که می مانی.....
به قلبم نشستی نگفتم چرا؟؟؟
دلم رو شکستی نگفتم چرا؟؟؟
یکی خواب شب های من را ربود
چو دیدم تو هستی نگفتم چرا؟؟؟